|
چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 22:27 :: نويسنده : negar
دیشب با خدا دعوایم شد... با هم قهر کردیم... فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد... رفتم گوشه ایی نشستم... چند قطره اشک ریختم... خوابم برد صبح که بیدار شدم مادرم گفت. نمی دانی دیشب تا صبح چه بارونی می آمد... من دیوانه نیستم فقط کمی تنهایم چرا نگاه میکنی؟ تنها ندیده ایی؟ به من نخند من هم روزی عزیزه دل کسی بودم
![]()
چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 22:11 :: نويسنده : negar
قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را این باران است که باعث رشد گیاهان می شود نه رعد و برق وقتی سرفه ام میگیرد همه با لیوانی آب به سراغم می آیند ... اما وقتی دلم میگیرد... بیخیال بگذریم. پایانی برای قصه ها نیست نه بره ها گرگ میشوند نه گرگ ها سیر خسته ام از جنس قلابی آدم ها... دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده. حالم خوب است... اما گذشته هام درد میکند ![]()
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 19:42 :: نويسنده : negar
خداوند شما را ازشرایطی عبور میدهد که هیچ از ان سر در نمی اوریدفقط به این دلیل که شما را به جایگاهی برساند که شایسته اش هستید پس به او اعتماد کنید. ![]()
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 19:37 :: نويسنده : negar
اگر نمی توانید قلمی برای نوشتن خوشبختی کسی باشید دست کم بکوشید پاکن خوبی برای زدودن دلتنگیهایش باشید. ![]()
چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 19:29 :: نويسنده : negar
وقتی کسی را در حال گریستن می بینی بهترست نپرسید چرا؟ گاهی فقط 3 کلمه کافیست تا باعث شود دوباره احساسی خوب به او دست دهد وان 3 کلمه عبارتند از: من اینجاکنارتم. ![]()
سه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:, :: 16:47 :: نويسنده : negar
دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم اینکه می گویند آن خوش تر ز حسن یار ما این دارد و ان نیز هم یاد باد ان کوبه قصد خون ما عهد را بشکست و پیمان نیز هم دوستان در پرده میگویم سخن گفته خواهد شد به دوستان نیز هم چو سر آمد دولت شبهای وصل بگذرد ایام هجران نیز هم هر دو عالم یک فروغ روی اوست گفتمت پیدا و پنهان نیز هم اعتمادی نیست بر کار جهان بلکه بر گردون گردان نیز هم عاشق از قاضی نترسد می بیار بلکه از یرغوی دیوان نیز هم محتسب داند که حافظ عاشق است و آصف ملک سلیمان نیز هم ![]() صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() |